مرور تطبیقی نظریه های توسعه سیاسی
- 1 دانشیار و مدیرگروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان
- 2 دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه آزاد واحد اصفهان
چکیده
بدون شک تغییر، رشد و توسعه در جوامع مختلف مطابق با منبع، معیار و الگویی از باورها، ارزش ها و معانی همان جامعه روی می هد. پس از جنگ جهانی دوم تاکنون، دانشمندان غربی به دنبال آن بوده اند که الگوی توسعه سیاسی مطابق مبانی، نظرات و ارزش های خود را در جهان جاری و ساری نمایند تا راه نفوذ آنان در دنیا هموار شود. توسعۀ سیاسی یكی از شاخههای توسعه است با هدف رسیدن به پیشرفت، صنعتی شدن، رفع فقر، رفع وابستگی، ایجاد تحولات ساختاری و اصطلاحات در تمام بخشهای جامعه و گذار از حالت نامطلوب زندگی گذشته به شرایط بهتر. به رغم گذشت بیش از نیم قرن از مطالعات نوسازی و توسعه سیاسی، روز بروز بر ابهام این مفهوم افزوهده شده است و در پس مناقشات و اختلاف نظرهای صاحب نظران پنهان مانده است. امروزه با وجود انبوهی از مطالعات انجام شده در این باب، اجماع مشترکی بین صاحب نظران در باره این مفهوم به دست نیامده است. هر کدام از مکاتب، تعریف و معیارهای خاص خود را از این اصطلاح مطرح می نماید. لذا این نوشتار در پی تطبیق نظریه های توسعه سیاسی بر اساس پنج طبقه بندی انجام شده شامل نظریه های توسعه سیاسی تعادلی، قابلیت محور، منفی، وابستگی و بازاندیشی است تا ویژگی ها، وجوه اشتراک و افتراق هریک را به طور مقایسه ای بیان نماید.
- دفعات مشاهده مقاله: 389
- دفعات دانلود مقاله کامل : 1168