گفتمانکاوی جنبش دانشجویی در ایران
- 1 کارشناسی ارشد زبانشناسی همگانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران
چکیده
جنبش دانشجویی با فراهم کردن پاسخی برای پرسش «چه باید کرد» و بازتولید یک نظام معنایی برای اعتراضات مدنی و صنفی مشروعیت می بخشد و بسیج نیروها را تسهیل می کند. نظریهپردازان مانند دیوید اسنو معتقدند گفتمان جنبش دانشجویی را نمیتوان به ایدئولوژی تقلیل داد و در کنار گفتمانهای سیاسی باید به چارچوبهایی که راهنمای عمل کنشگران است نیز توجه شود. چارچوبها نظامهای معناییای هستند که به شکل نانوشته و حتی ناخودآگاه به انتخاب و موضع گیری کنشگران جهت میدهند و به عنوان یک عامل مداخلهگر موجب میشوند پادگفتمانها تبلور عینی پیدا کنند و به بسیج نیروها منجر شوند. این مقاله با بررسی گفتمانکاوی جنبش دانشجویی در دهه هفتاد و هشتاد شمسی و مقایسه تطبیقی آن با عصر پهلوی دوم فرایند خوانش سیاسی از «دین» برای فعالان دانشجویی را از طریق شناخت چارچوب حاکم بر کنش و انتخاب آن ها مورد مطالعه قرار میدهد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد جنبش دانشجویی تا پیش از اعتراضات شهریور 1401 از «دین» خوانشی سیاسی ارائه میداد هر چند در اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 این دیدگاه غالب بود اما اعتراضات 1401 یک نوع گسست گفتمانی با جنبشهای دانشجویی پیش از آن بود چرا که شعارهای فعالان دانشجویی با به حاشیهراندن خوانشهای انقلابی و سیاسی از «دین»، در جهت برجستهسازی دالهای مرکزی سکولاریسم بود. در جریان جنبش مشروطه در اوایل قرن بیستم، نیروهای سکولار و مشروطهخواه برای اولینبار در تاریخ نظام پادشاهی ایران جدایی دین از دولت را در نظام سلطنتی مطرح کردند. در عصر پهلوی اول نهادهای مذهبی به مثابه سازمان که تا پیش از آن در آموزش و پرورش، دادگستری و حتی دربار نفوذ زیادی داشتند به حاشیه رفتند. به همین دلیل برخی فعالان دانشجویی در 1398 و 1401 بر این باورند، به دلیل توسعه نظام بروکراتیک در دوران پهلوی اول، پهلویسم پادگفتمان اسلام سیاسی خواهد بود.
- دفعات مشاهده مقاله: 95
- دفعات دانلود مقاله کامل : 34